الهه کهدوئی؛ فرزام فرزان؛ محبوبه عابدی سماکوش
دوره 1، شماره 1 ، مهر 1404، صفحه 1-23
چکیده
زمینه و هدفبرخی فعالیتهای گردشگری ورزشی به ورزشها و مناطق خاصی وابستهاند که ویژگیهای جغرافیایی منحصربهفرد و شرایط ثابت منطقه در آنها قابل مشاهده است. منابع گردشگری ورزشی بهطور یکنواخت پخش نشدهاند و با توجه به هر منطقه متفاوتاند؛ هر منطقه دارای رنگها و ویژگیهای محلی خاص خود است، مانند ورزشهای زمستانی در نواحی شمالی، ...
بیشتر
زمینه و هدفبرخی فعالیتهای گردشگری ورزشی به ورزشها و مناطق خاصی وابستهاند که ویژگیهای جغرافیایی منحصربهفرد و شرایط ثابت منطقه در آنها قابل مشاهده است. منابع گردشگری ورزشی بهطور یکنواخت پخش نشدهاند و با توجه به هر منطقه متفاوتاند؛ هر منطقه دارای رنگها و ویژگیهای محلی خاص خود است، مانند ورزشهای زمستانی در نواحی شمالی، ورزشهای دریایی در ساحلها، کوهنوردی در مناطق کوهستانی و گردشهای اکتشافی در نواحی کویری. گردشگری کویری به شکل جهانی شکل گرفته و با بهرهگیری از ارزشهای نمادینی همچون زیبایی طبیعی، آرامش و تازگی، پاسخگوی تقاضای روزافزون گردشگران است. به گفتۀ اتکینسون، گردشگری کویر بهنوعی گردشگری گفته میشود که در آن افراد به دیدار مکانهای نادر و خاصی میپردازند که جاذبهها یا فعالیتهای ویژهای ارائه میدهند. همچنین لینگ و همکاران، گردشگری کویری را بهعنوان سفر به مکانهایی تعریف کردهاند که از لحاظ جغرافیایی و اجتماعی-فرهنگی در گوشهای دور یا فراتر از تجارب معمول انسان قرار دارند. امکانات طبیعی مانند مناظر زیبا، هوای مطبوع، دریاچهها، کوهها، بیابانها، جنگلها، سواحل و مناطق روستایی، منابع معنوی برای مقاصد و کالاهای ارزشمند گردشگری محسوب میشوند. بیابان که یکی از انواع صحراست، شامل عناصری مانند تپههای شنی و سنگی، دشتهای نمکی و خشک، درههای خشک، رشتهکوهها، آتشفشانها، رودخانهها و چشمهها، واحهها، مراتع و درختچهها و در برخی مناطق، حتی شهرها میشود. یکی از تواناییهای موجود در کویر ایران، جاذبههای گردشگری بینظیر و یکی از انواع گردشگری قابل انجام در آن گردشگری ورزشی است که نهتنها سبب رونق گردشگری داخلی میشود، بلکه میتواند گردشگران خارجی زیادی را به سمت خود جذب کند. هدف این پژوهش مرور نظاممند پژوهشهای گردشگری ورزشی در کویر بود. روش پژوهش از نوع کیفی، از نظر هدف کاربردی و با توجه به روش اجرا، مرور نظاممند یا سیستماتیک بود.روش پژوهشهدف این تحقیق، مرور نظاممند پژوهشهای منتشرشده در حوزۀ گردشگری ورزشی در مناطق کویری بود. جامعۀ آماری شامل مقالات معتبر مرتبط با این موضوع در پایگاههای مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، مجلات تخصصی نورمگز و جویشگر فارسی علم نت بود. کلیدواژهها شامل ورزشهای کویری، گردشگری ورزشی در کویر، گردشگری کویری، گردشگری ورزشی در بیابان و ورزشهای بیابانی و دورۀ زمانی مقالات از ابتدای سال 1393 تا پایان سال 1402 لحاظ شد. معیارهای ورود شامل پژوهشهایی با هدف علمی و پژوهشی، مروری و تطبیقی، به زبان فارسی و با دسترسی به متن کامل و روششناسی مشخص بود که در مجلات معتبر و نمایهشده در پایگاههایی مانند ISC منتشر شدهاند. همچنین از الگوی پریسما استفاده شد. معیارهای خروج شامل مقالاتی بود که تناقض واضحی بین اهداف و یافتههای آنها وجود داشت، خطاهای روششناسی مشهود در نمونهگیری یا تحلیل آماری داشتند یا جامعۀ آماری نامناسبی داشتند. برای بررسی دقیقتر هر مقاله، با توجه به سؤالات و چارچوب ابعاد مرور نظاممند، اطلاعات مربوط به چهار بُعد شناختی، ساختاری، عملکردی و استنادی استخراج شد. روایی پژوهش با نظر متخصصان و اعتبار آن از طریق پایایی مصحح ۹۵ درصد تأیید شد.یافتههاوضعیت شناختاری مقالات چاپشده در زمینۀ گردشگری ورزشی در کویر از ابتدای سال 1393 تا پایان سال 1402 نشان داد که در این بازۀ زمانی 36 مقاله در نشریات علمی پژوهشی داخلی به چاپ رسیده است. کمترین تعداد مقالات مربوط به سال 1394 (یک مقاله) و بیشترین تعداد مقالات مربوط به سال 1402 (شش مقاله) بود که حاکی از روند صعودی چاپ مقالات در حوزۀ گردشگری ورزشی در کویر است. همچنین 22 مجله مقالات مرتبط با گردشگری ورزشی در کویر را در بازۀ زمانی مدنظر چاپ کردهاند و در بین آنها مجلۀ مطالعات جغرافیایی مناطق خشک بیشترین مقاله را در زمینۀ موردنظر چاپ کرده است. همچنین مجلات کاوشهای جغرافیایی مناطق بیابانی و برنامهریزی منطقهای در رتبههای بعدی قرار داشتند. وضعیت ساختاری نشان داد که 50 درصد از مقالات علمی پژوهشی در خصوص گردشگری ورزشی در کویر فاقد نتیجهگیری در متن چکیده، 30 درصد فاقد چکیدۀ انگلیسی و 66 درصد فاقد مبانی نظری بودهاند. یافتههای مربوط به جنسیت نشان داد که 8/72 درصد از نویسندگان مرد و 2/37 درصد زن بودهاند. دیگر یافتهها نشان داد که رشتۀ تخصصی بیشتر پژوهشگران با 2/59 درصد، جغرافیا بوده است و فقط 7/7 درصد از رشتۀ مدیریت ورزشی بودهاند. همچنین بیشتر نویسندگان از دانشگاه تهران با 5/14 درصد بودهاند. وضعیت استنادی مقالات چاپشده در زمینۀ مورد بررسی نشان داد در مجموع از 1281 منبع در مقالات استفاده شد و از این تعداد 6/47 درصد به زبان فارسی و 4/52 درصد به زبان انگلیسی بودهاند. همچنین حداقل تعداد منابع فارسی صفر و حداقل تعداد منابع انگلیسی یک و حداکثر تعداد منابع فارسی 44 و حداکثر تعداد منابع انگلیسی 70 بود. همچنین میانگین منابع استفادهشده برای هر مقاله 35 منبع بود که عدد قابل قبولی است و 87 درصد از منابع استفادهشده به مقالات علمی- پژوهشی اختصاص داشت. وضعیت عملکردی مقالات نشان داد که مهمترین عوامل مؤثر در گردشگری و گردشگری ورزشی در کویر بهترتیب عوامل زیرساختی- مدیریتی، عوامل اقتصادی، عوامل امنیتی و عوامل فرهنگی بودهاند.بحث و نتیجهگیریگردشگری ورزشی در کویر ایران با توجه به دارا بودن جاذبههای طبیعی بینظیر و ظرفیتهای بالقوه، میتواند نقش مهمی در توسعۀ اقتصادی، فرهنگی و اشتغالزایی مناطق بیابانی ایفا کند. مرور نظاممند پژوهشهای صورتگرفته نشان داد که عوامل زیرساختی و مدیریتی از مهمترین مؤلفههای تأثیرگذار در توسعۀ این نوع گردشگری هستند. افزون بر این وضعیت ساختاری و محتوایی مقالات بررسیشده بیانگر نیاز به بهبود در ارائۀ مبانی نظری، نگارش چکیدههای دقیق و ترجمۀ انگلیسی آنها و تنوع بیشتر رویکردهای پژوهشی، بهویژه استفاده از روشهای کیفی است. علاوه بر این، هماهنگی بین دستگاههای دولتی و بخش خصوصی و ایجاد زیرساختهای مناسب، از جمله فراهم کردن امکانات برگزاری رویدادهای ورزشی و بهبود دسترسی به مناطق کویری، میتواند روند توسعۀ این صنعت را تسریع کند. توسعۀ گردشگری ورزشی در کویر نیازمند بهرهگیری از ظرفیتهای علمی جامعۀ پژوهشی، همراه با توجه ویژه به حفاظت محیط زیست و بهرهگیری از منابع بومی است. این حوزۀ نوپا باید مورد حمایت مدیران، دانشگاهیان و سرمایهگذاران قرار گیرد تا ضمن رشد علمی و عملی، زمینۀ مناسبی برای معرفی فرهنگ و جاذبههای مناطق کویری به گردشگران داخلی و خارجی فراهم آید.
وحید جاهدی؛ حمیدرضا طاهری تربتی؛ احسان وفایی نوقابی؛ مرصاد خداشناس؛ انسیه نصیری
دوره 1، شماره 1 ، مهر 1404، صفحه 24-52
چکیده
زمینه و هدف
تحکیم مجموعهای از فرایندهای عصبی است که به موجب آن یک حافظه با گذشت زمان هم پایدارتر میشود و هم بهبود مییابد. دستکم دو اتفاق در اثر تحکیم بهوجود میآید: تثبیت و ارتقا. در طول تحکیم، یک حافظة جدید و شکننده میتواند به حافظة قوی و پایدار تبدیل شود؛ به این اتفاق تثبیت میگویند. در طول تحکیم ممکن است یک حافظه نهتنها ...
بیشتر
زمینه و هدف
تحکیم مجموعهای از فرایندهای عصبی است که به موجب آن یک حافظه با گذشت زمان هم پایدارتر میشود و هم بهبود مییابد. دستکم دو اتفاق در اثر تحکیم بهوجود میآید: تثبیت و ارتقا. در طول تحکیم، یک حافظة جدید و شکننده میتواند به حافظة قوی و پایدار تبدیل شود؛ به این اتفاق تثبیت میگویند. در طول تحکیم ممکن است یک حافظه نهتنها تثبیت شود، بلکه ارتقا یابد. ارتقا میتواند بهصورت آفلاین بین جلسات تمرین نیز ایجاد شود. چنین یادگیری آفلاینی اغلب با گذر زمان یا با یک شب خواب نیز میتواند پشتیبانی شود. در ادبیات علوم اعصاب و علوم رفتاری تحکیم دارای دو زیرفرایند است؛ فرایند اول که در دقایق و ساعات ابتدایی اتفاق میافتد و شامل تغییر و تبادل مواد در درون و بین دو نورون است. از این تغییرات اولیه بهعنوان «تحکیم سیناپسی» یا تحکیم سریع و
اولیه یاد میشود. نوع دیگری از تحکیم ساعات متمادی، روزها، هفتهها و یا شاید ماهها طول میکشد. اعتقاد بر این است که این نوع تحکیم شامل سازماندهی مجدد مدارهای مغزی و سیستمی در طول زمان باشد، بهطوریکه این رَد عصبی میتواند به مکانهای جدیدی در مغز منتقل شود و وابستگی خود را به مدارها و نقاط اولیة تحکیمی از دست بدهد. به این نوع فرایند «تحکیم سیستمی» یا تحکیم تأخیری گویند. این مقالة مروری بر اساس دو سؤال پژوهشی پایهریزی شده است. در سؤال اول تحقیق بهدنبال آن بودیم تا بدانیم تحکیم حافظة حرکتی در کجا اتفاق میافتد و کدامیک از مناطق مغزی را درگیر میکند. پس از آن در پی آن بودیم تا بفهمیم که فرایند تحکیم حافظة حرکتی چقدر زمان میبرد. از همین رو در این مقالة مروری بهدنبال آن هستیم تا فرایندهای عصبی تحکیم بهصورت کلی، و بسترهای عصبی مکانی و روندهای زمانی هریک از زیرفرایندها را بررسی کنیم.
روش پژوهش
این تحقیق از نوع مطالعۀ مروری روایی است. با توجه به کلیدواژة تحکیم، جستوجوی این عبارات آغاز شد: تحکیم، تحکیم حافظه، حافظة حرکتی، تحکیم حافظة حرکتی. در خصوص انواع تحکیم حافظة حرکتی و مراحل تحکیم حافظة حرکتی عبارتهای تحکیم شناختی (اخباری)، تحکیم رویهای، تثبیت حافظة حرکتی، ارتقای آفلاین، تحکیم سیناپسی، تحکیم سیستمی تحت جستوجو قرار گرفتند. در این مطالعة مروری دربارة جستوجوی مقالات انگلیسی به چهار پایگاه دادة Sciencedirect، PubMed، Sage و Google Scholar مراجعه شد و بازة زمانی سالهای 1996 تا 2024 مدنظر بود. تحقیقات فارسی نیز در پایگاههای ایرانداک و جهاد دانشگاهی (SID) و با توجه به بازة زمانی سالهای 1375 تا 1403جستوجو شدند. در مجموع 147 مقالة مرتبط با کلیدواژههای بالا یافت شد. نخست، نویسندگان مطالعات تکراری بین پایگاههای داده را حذف کردند (23 مورد)؛ دوم، عناوین تمام 124 مقالة باقیمانده خوانده شد و آنهایی که آشکارا نامربوط بودند (برخی از این مطالعات دربارة رایانه، هوش مصنوعی و رباتها)، خارج شدند
(26 مورد). سپس با مطالعة چکیده مقالات باقیمانده، نویسندگان تشخیص دادند که 53 مقاله برای بررسی متن کامل تحقیق مناسباند. در نهایت، با مطالعة متن کامل مقالات و با تمرکز ویژه بر روششناسی و نتایج بهدستآمده، و طبق توافق بین نویسندگان این متن، 37 مقالة اصلی برای این مطالعة مروری انتخاب شدند.
یافتهها
سه توجیه فیزیولوژیک در خصوص تحکیم سیناپسی در دقایق ابتدایی وجود دارد (حافظة کوتاهمدت). نخست، بسیاری از فیزیولوژیستها عقیده دارند که این تحکیم در اثر فعالیت پیوستة سیگنالهای عصبی است که به دور و اطراف یک رد حافظهای موقت ایجاد میشود و مداری از نورونهای انعکاسی را تشکیل میدهد. توجیه دوم آن است که تحکیم سیناپسی میتواند نتیجة تسهیل یا مهار پیشسیناپسی باشد. این عمل در نورون پیشسیناپسی اتفاق میافتد، نه نورون پسسیناپسی. نروترانسمیترهایی که در اینگونه پایانهها آزاد میشوند، بهدفعات و مکرراً سبب تسهیل یا مهار به مدت چندین ثانیه یا چندین دقیقه میشوند. توجیه آخر نیرومندسازی سیناپسی است که میتواند هدایت سیناپسی را تقویت کند. پس از تمرین یا اکتساب، با گذشت هرچه بیشتر زمان بیتمرینی، حافظة جدید در برابر انواع تداخل مقاوم میشود. با توجه به نتایج تحقیقات گزارششده بهنظر میرسد که فرایند تحکیم سیناپسی در طولانیترین زمان خود بین چهار تا شش ساعت ابتدایی پس از تمرین زمان میبرد. اعتقاد بر این است که حافظة بلندمدت (فرایند تحکیم سیستمی) بهجای تغییرات شیمیایی صرف در سیناپسها، از تغییرات ساختاری واقعی ناشی شده و این تغییرات سبب افزایش یا سرکوب هدایت سیگنال میشود. مهمترین تغییرات ساختاری ایجادشده در حافظة بلندمدت عبارت است از: 1. افزایش تعداد مکانهای آزادسازی وزیکول برای ترشح ترانسمیتر؛ 2. افزایش تعداد وزیکولهای آزادشده؛ 3. افزایش تعداد پایانههای پیشسیناپسی؛ و 4. تغییر در ساختار خارهای دندریتی. نواحی مختلفی از مغز مسئول تحکیم بلندمدت مهارتهای غیراخباری هستند، از جمله قشر حرکتی اولیه (M1)، بخشهایی از قشر نو، مخچه و هستههای عمقی و جسم مخطط. تحکیم آفلاین مهارتهای حرکتی اخیراً آموختهشده، فرایندی چندمرحلهای و پویاست. در بسیاری از تحقیقات مرتبط با تحکیم سیستمی گزارش شده که بهبودهای بهدستآمده اغلب با قید خواب همراه است، بهطوریکه اگر دورة بیتمرینی با خواب همراه باشد (بهویژه در فواصل 12 تا 24 ساعته) پیشرفتهای رخداده افزایش معنادارتری دارند. بهطور کلی میتوان گفت که بسته به نوع مهارت و تکلیف، تحکیم سیستمی یک مهارت به 24 تا 72 ساعت پس از اکتساب زمان لازم دارد تا فرایندهایی همچون تثبیت (12 ساعت)، ارتقا (24 ساعت، همراه با خواب) و انتقال مکانی (48 تا 72 ساعت) رقم بخورد.
بحث و نتیجهگیری
با توجه به نتایج پژوهشهای گزارششده و مقایسة آنها با یکدیگر، بسترهای زمانی و مکانی تحکیم حافظة حرکتی بسته به نوع تکلیف یا آموزش ارائهشده میتواند متفاوت باشد. از همین رو نتایج این تحقیق میتواند ردی بر این تفکر باشد که تحکیم حافظة حرکتی نیز همچون تحکیم حافظة شناختی دارای یک منطقة قشری واحد و مدت زمان مشخص است. بر اساس دیدگاه قیدمحور نیوول، رشد، کنترل و یادگیری یک حرکت را باید با توجه به سه قید فرد، محیط و تکلیف در نظر گرفت. از همین رو متغیر بودن زیرسازهای مکانی و زمانی تحکیم حرکت با توجه به نوع تکلیف میتواند نشاندهندة نیازهای متفاوت پساآموزشی مهارتهای حرکتی مختلف باشد. در آخر پیشنهاد میشود تا در آینده بررسیها و پژوهشهای دقیقتری در زمینة بسترهای مکانی و زمانی تحکیم حافظة حرکتی با توجه به قید فرد و محیط نیز صورت گیرد.
سیده شقایق مصطفوی؛ مجید هامون گرد؛ محمد مشهدی
دوره 1، شماره 1 ، مهر 1404، صفحه 53-87
چکیده
زمینه و هدف
کمردرد از عوامل اصلی ناتوانی عملکردی، کاهش کیفیت زندگی، ترس از درد و حرکت، کاهش کنترل حرکتی و غیبت از کار در بسیاری از کشورها شمرده میشود (1،2). اختلالات ناشی از کمردرد تکبعدی نیست و بسیاری از جنبههای زیستی، اجتماعی و روانی فرد را درگیر میکند. علت کمردرد میتواند شامل تغییر در سبک زندگی، محیط کاری، نداشتن تحرک بدنی، ...
بیشتر
زمینه و هدف
کمردرد از عوامل اصلی ناتوانی عملکردی، کاهش کیفیت زندگی، ترس از درد و حرکت، کاهش کنترل حرکتی و غیبت از کار در بسیاری از کشورها شمرده میشود (1،2). اختلالات ناشی از کمردرد تکبعدی نیست و بسیاری از جنبههای زیستی، اجتماعی و روانی فرد را درگیر میکند. علت کمردرد میتواند شامل تغییر در سبک زندگی، محیط کاری، نداشتن تحرک بدنی، ضعف عضلانی و کاهش انعطافپذیری ناشی از عدم تعادل عضلانی در کمپلکس کمری لگنی باشد (3). مدیریت فعلی کمردرد مزمن شامل گسترۀ وسیعی از درمانهای مختلف است که شامل آموزش، درمانهای دستی، دارویی، موبیلیزیشن، منیپولیشن، الکتروتراپی و تمریندرمانی است (4-6). با وجود انواع مداخلات درمانی شامل درمانهای فیزیکی و ذهنی مختلف، اندازۀ اثر رویکردهای درمانی محافظهکارانه برای کمردرد مزمن غیراختصاصی کم تا متوسط بوده است که ممکن است بهدلیل در نظر نگرفتن عوامل زیستی روانی اجتماعی چندبعدی و برنامههای تمرینی شخصیسازیشده برای بیماران باشد (7،8). رویکرد آموزش مکانیسم عصبی درد یک مداخلۀ درمانی جدید مبتنی بر رفتار شناختی است که سعی دارد با توضیح فیزیولوژی درد به بیمار جهت تغییر الگوهای شناختی ناسازگار حین فعالیتهای عملکردی، درد و ناتوانی را کاهش دهد (9). با وجود پژوهشهای بسیار با هدف افزودن آموزش سازوکار عصبی درد به مداخلات درمانی و تمرینات متعدد، هنوز جای سؤال باقی است که کاربرد این روش همراه با کدامیک از برنامههای تمرینی نتایجی بهتری بر بهبود درد، ناتوانی، عوامل روانشناختی و عملکردی در پی دارد. از اینرو مروری بر پیشینۀ پژوهش در این زمینه ضروری بهنظر میرسد و میتواند سبب بهبود پروتکلهای درمانی کمردرد شود. بنابراین هدف از پژوهش حاضر مرور منابع در دسترس بهمنظور بررسی تأثیر افزودن آموزش سازوکار عصبی درد به برنامههای تمرینی بر درد، ناتوانی و عوامل روانشناختی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن است.
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع مروری روایتی است. مقالات نمایهشده در پایگاههای اطلاعاتی مگیران، ایرانداک، پابمد، گوگل اسکالر، پدرو و اسکوپوس در فاصلۀ زمانی سالهای 2010 تا 2024 بازیابی شد. کلیدواژههای انگلیسی بهکاررفته شامل (("non specific chronic low back pain" OR "chronic low back pain" OR "back pain")) AND (("pain neuroscience education"OR "pain education" OR "pain biology education" OR "pain neurophysiology education" OR "pain physiology education" AND (("training" OR "exercise therapy" OR "therapeutic exercise" OR "Physiotherapy" OR "exercise")) بود. معیارهای ورود به تحقیق شامل مقالات کارآزمایی بالینی معتبری که در بانکهای اطلاعاتی مذکور نمایه شده بودند، مطالعات فارسی یا انگلیسیزبان، بیماران با شکایت از کمردرد مزمن غیراختصاصی، دامنۀ سنی 18 تا 70 سال و کسب امتیاز برابر یا بیشتر از 5 مطابق با مقیاس پدرو بود. اگر آزمودنیها کمردرد با دلایل شناختهشده داشته باشند، ترکیب رویکرد آموزش علوم اعصاب درد با مداخلات فیزیوتراپی غیرفعال شامل درمانهای دستی، موبیلیزیشن، منیپولیشن، دارودرمانی، ماساژدرمانی و دیگر مداخلات مجزا از تمریندرمانی و مطالعات تکراری بهعنوان معیارهای خروج در نظر گرفته شدند. این پژوهش مطابق با موارد گزارش ترجیحی برای مرورهای نظاممند و فراتحلیل پریسما انجام گرفت.
یافتهها
در این تحقیق 11 مقاله یافت شد (تصویر 1). در یک تحقیق گروه کنترل صرفاً از آموزش علوم اعصاب درد استفاده کرده بود (10). برنامههای تمرینی شامل آبدرمانی (11)، فیزیوتراپی مبتنی بر تمریندرمانی (5،12،13)، تمرینات هوازی و ثبات مرکزی (10)، کنترل حرکتی و بازآموزی پاسچرال (14)، کنترل حرکتی و ثبات مرکزی (8)، تمرینات کنترل حرکتی بهصورت گروهی (4)، تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی (15) و تمرینات اصلاحی (16) و پیلاتس (17) بود. در هفت تحقیق کاهش چشمگیر درد در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (8،11،13،4-16). در سه تحقیق با اینکه درد بهبود یافت، اما تغییرات بین دو گروه معنادار نبود (5،12،17). در نهایت، در تحقیقی تغییرات درد در گروه کنترل در مقایسه با گروه مداخله چشمگیرتر بود (10). در سه تحقیق کاهش چشمگیر ناتوانی در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (4،14،16). در هشت تحقیق با وجود بهبود ناتوانی در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل، اما تغییرات بینگروهی معنادار نبود (5،8،10-17،13،15). در پنج تحقیق ترس از حرکت در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل بهبود چشمگیری داشت (12،14،5-16). در سه تحقیق با وجود بهبود بیشتر در گروه مداخله، اما تغییرات بینگروهی در ترس از حرکت معنادار نبود (10،11،17). در پژوهشی بهبود چشمگیر فاجعهسازی درد در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (16). در سه تحقیق تفاوت معناداری در متغیر فاجعهسازی درد بین دو گروه وجود نداشت (12،13،17). در باور اجتناب از ترس در یک تحقیق بهبود چشمگیر (14) و در تحقیق دیگری بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت (4،13). در حساسیت مرکزی یک مطالعه بهبود چشمگیر در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل را نشان داد (15) و در تحقیقی تغییرات بینگروهی معنادار نبود (12). در متغیر خودکارامدی، در پژوهشی بهبود چشمگیری مشاهده شد (14) و در تحقیق دیگر بین دو گروه تفاوت چشمگیری وجود نداشت (4). همچنین در تحقیق دیگری گروه کنترل در مقایسه با گروه مداخله بهبود معنادارتری داشت (10). در نهایت در متغیر افسردگی، تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت، با این حال تغییرات گروه مداخله بیشتر بود (12).
بحث و نتیجهگیری
نتایج نشان داد که ترکیب رویکرد آموزش علوم اعصاب درد با برنامههای تمرینی در گروه مداخله سبب بهبود معنادار درد (8،11،13،4-16)، ناتوانی (4،16)، ترس از حرکت (5،12،15،16)، فاجعهسازی درد (16) و حساسیت مرکزی درد (15) میشود. در سایر پژوهشها با وجود بهبود بیشتر در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل، اما تغییرات درد (5،12،17)، ناتوانی (5،8،10-17،13،15)، ترس از حرکت (10،11،17)، فاجعهسازی درد (12،13،17)، باور اجتناب از ترس (4،13)، افسردگی و حساسیت مرکزی درد (12) و خودکارامدی (4) معنادار نبود. متخصصان توانبخشی و حرکات اصلاحی میتوانند از این پروتکل در درمان بیماران مبتلا کمردرد مزمن غیراختصاصی استفاده کنند. از محدودیتهای پژوهش حاضر میتوان به تفاوت در پروتکل تمرینات، زمان و دوز آموزش علوم اعصاب درد و عدم پیگیری اشاره کرد. پیشنهاد میشود در پژوهشهای آینده ترکیب آموزش علوم اعصاب درد با مداخلات تمرینی در سایر آسیبهای شایع (مثل زانودرد) بررسی شود.
علی اصغر نورسته؛ مقداد تیموری؛ مرتضی تفاح
دوره 1، شماره 1 ، مهر 1404، صفحه 88-123
چکیده
زمینه و هدفراستای ساجیتال لگن (The sagittal alignment of the pelvis)، سازوکار اساسی برای حفظ وضعیت تعادل بدن و ستون فقرات است که در فرایندهای افزایش سن و تغییر شکلهای ستون فقرات ممکن است دچار تغییرات شود. شاخصهای لگن که همان تعریف راستای ساجیتال لگن است، در دو طبقهبندی ارزیابی شده است: شاخصهای وضعیتی لگن (Positional pelvic parameters) و شاخصهای آناتومیکی ...
بیشتر
زمینه و هدفراستای ساجیتال لگن (The sagittal alignment of the pelvis)، سازوکار اساسی برای حفظ وضعیت تعادل بدن و ستون فقرات است که در فرایندهای افزایش سن و تغییر شکلهای ستون فقرات ممکن است دچار تغییرات شود. شاخصهای لگن که همان تعریف راستای ساجیتال لگن است، در دو طبقهبندی ارزیابی شده است: شاخصهای وضعیتی لگن (Positional pelvic parameters) و شاخصهای آناتومیکی لگن (1). تیلت لگن یکی از دو متغیری است (متغیر دیگر شیب خاجی است) که در مقایسه با دیگر شاخصهای وضعیتی لگن بیشتر ارزیابی و تجزیهوتحلیل شده و همیشه یکی از چالشهای محققان و فیزیوتراپیستها در چگونگی اندازهگیری بوده است (2). با توجه به وجود اطلاعات ضد و نقیض و اهمیت موضوع، هدف از این مقالة مروری، بررسی عوامل مؤثر همچون عملکرد عضلات، موقعیت قرارگیری نواحی و اندامهای مختلف بدن بر تیلت لگن است و در نظر دارد تأثیر تمرینات مختلف ورزشی را بر زاویة تیلت لگن مورد بحث قرار دهد.روش پژوهشدسترسی به مقالات با استفاده از بانکهای اطلاعاتی و موتورهای جستوجو مانند Google Scholar، PubMed، Science Direct و Elsevier با کلیدواژههای Pelvic Tilt, Pelvic Review, Pelvic,، Pelvic Assessment، Pelvic Evaluation و کلیدواژههای فارسی؛ تیلت لگن و لگن خاصره در سایتهای پایگاه مجلات کشور (MAGIRAN)، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)و پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) صورت گرفت. بازة زمانی مقالات مورد استفاده از سال 1980 تا 2023 میلادی بود. روش انتخاب مقالات در شکل 2 مشخص شده است. در این تحقیق 22 مقالة لاتین و 2 مقالة فارسی بررسی شد. همچنین پژوهشها بر اساس مقیاس PEDro که یک مقیاس 11 امتیازی است، از لحاظ کیفی ارزیابی شدند. با توجه به اینکه هدف این مقالة مروری این بود که عوامل تأثیرگذار بر تیلت لگن خاصره را تا حد ممکن بررسی کند، بنابراین هیچگونه معیار ورود و خروج خاصی در خصوص سن آزمودنیها در نظر گرفته نشد، بنابراین جامعة آماری پژوهش بسیار گسترده و شامل افراد عادی و سالم بود.یافتههاپس از بررسی و مطالعة مقالات متعدد، نتایج تحقیق در دو قسمت رابطة تیلت لگن با عملکرد عضلات مؤثر بر آن و ارتباط تمرینات مختلف ورزشی و وضعیت لگن (بهاختصار در جدول 1) طبقهبندی شد. نتایج این تحقیق مشخص کرد که در مورد ارتباط میان تیلت لگنی و عملکرد عضلات و تأثیرات تمرینات ورزشی اطلاعات ضد و نقیضی وجود دارد. بیان شده است که عضلات شکمی با تأثیر بر ناحیة لومبار لوردوسیس میتواند بر تیلت لگن و بر میزان قوس کمری تأثیرگذار باشد (3). اگرچه اطلاعات ضد و نقیضی در تحقیقات گزارش شده است، اما بهنظر میرسد چنین ارتباطی وجود دارد (4، 5، 6) و با تقویت عضلات شکمی، تیلت قدامی لگن کاهش مییابد (4).بحث و نتیجهگیریاز آنجایی که هدف از این تحقیق مروری، بررسی عواملی همچون عملکرد عضلانی و اثر تمرینات مختلف بر تیلت لگن بود، بهنظر میرسد بهعلت نتایج ضد و نقیض در این موضوعات، همچنان نتیجهگیری قطعی در این خصوص بسیار سخت و دشوار است و باید مورد توجه تحقیقات آینده و مطالعاتی با ارزش کیفی خوب و عالی قرار گیرد. نتایج این تحقیق نشان داد که حالتها و روشهای اندازهگیری تیلت لگن (در وضعیتهای ایستاده، خوابیده یا در حال حرکت) میتواند تأثیر بسیار مهمی در نتایج مطالعات و معناداری یا عدم تأثیرگذاری برنامههای تمرینی مختلف (کششی، تقویتی، یا ورزشهای دیگر) بر زاویة تیلت لگن خاصره داشته باشد و محققان باید از اندازهگیری و مشاهدة زاویة تیلت لگن در حالت ایستاده بپرهیزند. اگرچه بهنظر میرسد نتایج ضد و نقیضی در خصوص تأثیرات تمرینات ورزشی مانند یوگا، شنا، انعطافپذیری، تعادلی و قدرتی بر تیلت لگن وجود دارد، نتایج مشخص کرد که تقویت عضلات ناحیة شکمی موجب کاهش تیلت لگنی میشود و در افرادی که دارای قدرت عضلات همسترینگ طبیعیاند، هیچ الزامی وجود ندارد که ارتباطی بین تغییرات در طول این گروه عضلانی با تیلت لگن وجود داشته باشد.
اسماعیل ناصری
دوره 1، شماره 1 ، مهر 1404، صفحه 124-154
چکیده
زمینه و هدف:استروئیدهای آنابولیک-آندروژنیک (AAS) خانوادۀ داروهایی شامل هورمون طبیعی مردانۀ تستوسترون هستند که درجات مختلفی از تأثیرات آنابولیک (عضلهساز) و آندروژنیک (مردانهساز) را شامل میشوند. هنگامیکهAAS در دوزهای مذکور فیزیولوژیک مصرف میشود، به افراد اجازه میدهد که مقادیر زیادی تودۀ عضلانی بهدست آورد و چربی بدن خود ...
بیشتر
زمینه و هدف:استروئیدهای آنابولیک-آندروژنیک (AAS) خانوادۀ داروهایی شامل هورمون طبیعی مردانۀ تستوسترون هستند که درجات مختلفی از تأثیرات آنابولیک (عضلهساز) و آندروژنیک (مردانهساز) را شامل میشوند. هنگامیکهAAS در دوزهای مذکور فیزیولوژیک مصرف میشود، به افراد اجازه میدهد که مقادیر زیادی تودۀ عضلانی بهدست آورد و چربی بدن خود را از دست بدهد، که اغلب فراتر از محدودیتهایی است که میتوان بهطور طبیعی بهدست آورد. بهدلیل این خواص، مصرف AAS به یک اختلال عمدۀ مصرف مواد در سراسر جهان تبدیل شده است. مصرف AAS در بسیاری از کشورها، بهویژه اسکاندیناوی، بریتانیا و برزیل به اختلال نسبتاً شایع در مصرف مواد تبدیل شده است. سایر کشورها در قارۀ اروپا نیز اکنون افزایش مصرف AAS را نشان میدهند، درحالیکه مصرفAAS در کشورهای آسیای شرقی، مانند چین، کره و ژاپن، بسیار نادر است. توزیع ناهموار مصرف AAS در سراسر جهان بهنظر میرسد که در ارتباط با عوامل فرهنگی است. از آنجایی که مصرف AAS بیشک جدیدترین اختلال مصرف مواد در جهان است، بسیاری از جنبههایAAS هنوز هم توسط متخصصان بالینی و هم توسط محققان بهخوبی درک نشده است. یافتههای پژوهشهای اخیر، میزان مصرف بالای داروهای استروئیدی را در ورزشکاران ایرانی نشان میدهند. همچنین آگاهی اندک مصرفکنندگان از این داروها، آگاهی اندک همراه با باورهای غلط، در دسترس بودن و تهیۀ آسان این داروها، میتواند سبب افزایش مصرف این داروها در ورزشکاران و جمعیتهای مختلف شود که این امر، لزوم توجه بیشتر مسئولان و طراحی برنامههای پیشگیری را آشکار میسازد. هدف از این پژوهش، بررسی اساسیترین مباحث مرتبط با تشخیص و درمان سوءمصرف AAS است.روش پژوهش:در این پژوهش از روش مرور روایی استفاده شد. مقالات مرور ادبیات پژوهشی یا مقالات مرور روایی ادبیات پژوهشی چکیدهها و ارزیابی روایی از یافتهها یا نظریهها را در یک پایگاه ادبیات پژوهشی ارائه میدهند. پایگاه ادبیات پژوهشی ممکن است شامل تحقیقات روشهای کیفی، کمی یا مختلط باشد. برای گردآوری دادهها، با استفاده از کلیدواژههای استروئیدهای آنابولیک-آندروژنیک، مسمومیت، وابستگی، نشانگان ترک و درمان، مقالات مرتبط بین سالهای 1990 تا 2025 در پایگاههای دادهای Google Scholar، PubMed، NOORMAGS، SID و irandoc مورد جستوجو قرار گرفتند. مقالاتی که به زبان انگلیسی و فارسی نوشته نشده بودند یا فصل کتاب، مقاله کنفرانس، چکیدۀ مبسوط یا پیشچاپ بودند، حذف شدند. فهرستی از مقالات بهدست آمدند و چکیدهها برای ارزیابی مرتبط بودن خوانده شدند. با این روش 105 مقاله شناسایی و در دسترس قرار گرفت. سپس هر کدام از مقالات خوانده و تحلیل شدند و در نهایت 26 مقاله برای استخراج دادهها انتخاب شدند.یافتهها:تخمین دقیق تعداد افرادی که از AAS در کشورهای مختلف استفاده میکنند دشوار است. نظرسنجیها به چندین تصور غلط گسترده در مورد شیوعشناسی مصرف AAS منجر شدهاند. از جمله اینکه مصرفAAS در دختران نوجوان غیرمعمول نیست، مصرفAAS پدیدۀ رایجی در نوجوانان است، و مصرف AAS اغلب در بین ورزشکاران رخ میدهد. در واقع بیشتر مصرفکنندگان AAS مردان بالای 18 سال هستند که در هیچ رشتۀ ورزشی رقابتی شرکت ندارند. تعداد مصرفکنندگانAAS در کشورهای مختلف، 5/0 تا 2 درصد در میان مردان و تقریباً 30 درصد ورزشکاران حرفهای و بدنسازان ایرانی برآورد شده است. نگرانکنندهترین پیامد مواجهۀ طولانیمدت با AAS، تأثیر آن بر سیستم قلبی -عروقی بهویژه مرگ زودرس ناشی از انفارکتوس میوکارد در مردان جوان است. AAS بیرونزا کارکرد محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-بیضه را در مردان سرکوب میکند و به کاهش تولید گنادوتروپین از هیپوتالاموس، کاهش هورمون لوتئینیزهکننده و هورمون محرک فولیکول از هیپوفیز و در نتیجه کاهش تولید بیضهای تستوسترون و اسپرم منجر میشود و قطع مصرف AAS، بهخصوص پس از یک دورۀ طولانی مصرف، احتمالاً به هیپوگنادیسم و در نتیجه قطع مصرف AAS که به معنای کاهش فعالیت عملکردی غدد جنسی است، منتج خواهد شد. مصرف و ترک AAS ممکن است سبب بروز اختلالات خلقی عمده از جمله هیپومانیا و افسردگی در برخی از افراد مستعد شود. این تأثیرات خلقوخویی بسیار فرد ویژه بهنظر میرسند و سازوکار این پاسخهای خاص هنوز بهخوبی شناخته نشده است. AAS همچنین با انواع دیگر عوارض جانبی کمتر جدی یا کمتر شایع بر روی سایر اندامها از جمله آکنۀ بدن شدید، ژنیکوماستی، سمیت کبدی، موارد نارسایی کلیه، آپوپتوز، تأخیر در به خواب رفتن، اختلال عملکرد روزانه و استفاده از داروهای خوابآور در ورزشکاران مصرفکنندۀ AAS مرتبط است. AAS میتواند سبب ایجاد سندروم وابستگی شود که با مصرف مزمن AAS مشخص میشود که ممکن است با وجود تأثیرات نامطلوب ادامه یابد. مصرفکنندگان AAS بهندرت بهدنبال درمان هستند، از اینرو ادبیات پژوهشی موجود در مورد درمان کم است.بحث و نتیجهگیری:از آنجایی که مصرف گستردۀ AAS بسیار جدید است، یافتههای تحقیقات روانپزشکی در مورد اپیدمیولوژی، ویژگیها و درمان این بیماری در مقایسه با حجم تحقیقات در خصوص سایر اشکال مصرف مواد محدود است و بسیاری از یافتهها در این زمینه آزمایشی باقی میمانند و باورهای اشتباه در خصوص استفاده از AAS هنوز هم در بین افراد عادی و هم در بین متخصصان بهداشت روان رایج است. بهنظر میرسد این وضعیت طی یک یا دو دهۀ آینده تغییر کند، زیرا تعداد بیشتری از مصرفکنندگان پیر AAS عوارض جانبی را تجربه میکنند که آنها را مورد توجه بالینی و درمان قرار میدهند. بهنظر میرسد مصرف AAS در ورزشکاران ایرانی از چالشهای پیش روی نظام سلامت است. دانش ناکافی مربیان و ورزشکاران ایرانی در خصوص عوارض و پیامدهای ناشی از مصرف استروئیدها، بستر مصرف این مواد را بهطور خیرهکنندهای مساعد ساخته است، از اینرو تدوین برنامههای آموزشی جامع بهمنظور ارتقای آگاهی ورزشکاران و مربیان ضروری بهنظر میرسد. پژوهشها نشاندهندۀ ارتقای آگاهی، شدت درکشده و قصد رفتاری عدم استفاده از استروئیدهای آنابولیک پس از اتمام برنامۀ آموزشی در بین ورزشکاران ایرانی است و سودمندی تشکیل کلاسهای آموزشی برای آنان را نشان میدهد. شیوعشناسی مصرفکنندگان AAS در جوامع مختلف ایرانی بهویژه ورزشکاران رقابتی و در ادامه بررسی عوارض مصرف مزمن این مواد قدمی مهم در شکلدهی دانش بومی مربوط به این حوزه است.
فاطمه نادریان؛ صدیقه حیدری نژاد
دوره 1، شماره 1 ، مهر 1404، صفحه 155-188
چکیده
زمینه و هدفبر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، یک میلیارد و سیصد میلیون نفر در سراسر جهان افراد دارای معلولیت هستند که این میزان معادل 16 درصد جمعیت جهان است و از هر شش نفر، یک نفر دارای معلولیت است و این تعداد بهطور چشمگیری در حال افزایش است. ورزش بهعنوان یک نیاز اساسی میتواند کمک کند تا افراد بر فشارهای جسمی، روحی، روانی و اجتماعی ...
بیشتر
زمینه و هدفبر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، یک میلیارد و سیصد میلیون نفر در سراسر جهان افراد دارای معلولیت هستند که این میزان معادل 16 درصد جمعیت جهان است و از هر شش نفر، یک نفر دارای معلولیت است و این تعداد بهطور چشمگیری در حال افزایش است. ورزش بهعنوان یک نیاز اساسی میتواند کمک کند تا افراد بر فشارهای جسمی، روحی، روانی و اجتماعی فائق آیند و کمتر از سایرین دچار ناراحتیهای قلبی- عروقی شوند. اهمیت ورزش و فعالیت بدنی برای افراد دارای معلولیت دوچندان است، چراکه انجام ورزش، نهتنها وسیلهای تفریحی برای گذاران اوقات فراغت است، بلکه عاملی در جهت تکامل نارساییهای جسمی و روانی معلولان است و در کاهش عوارض ثانویۀ ناشی از معلولیت نقش بسزایی دارد. مسئلۀ بیتحرکی بدنی افراد معلول بهدلیل مشکلات جسمی و روانی آنها و همچنین مشکلات موجود در محیط و جامعه نیازمند توجه زیادی است. به بیان دیگر انجام ورزش و فعالیت بدنی اگر برای افراد سالم مستحب باشد، برای افراد معلول واجب است، چراکه افراد بدون معلولیت از طریق فعالیتهای روزمرهای که انجام میدهند، تا حدودی نیازهای حرکتی خود را برطرف میکنند، اما افراد دارای معلولیت اینگونه نیستند. پژوهشهای متعددی در خصوص مدیریت ورزش افراد دارای معلولیت اعم از معلولان جسمی حرکتی، نابینا، ناشنوا و کمتوان ذهنی انجام گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مرور نظاممند مقالات انتشاریافته در حوزة مدیریت ورزش افراد دارای معلولیت در بازۀ زمانی سال 1393 تا 1403 انجام شد تا با ارائۀ نگاه کلی از این مقالهها، شناخت بهتری دربارۀ این پژوهشها ایجاد شود و در پی آن در تبیین نتایج کلی و یکپارچه و تعیین نیازهای پژوهشی در حوزة ورزش افراد دارای معلولیت در ایران اقدام شود.روش پژوهشپژوهش حاضر از نوع تحقیقات ثانویه و روش اجرای آن بهصورت مرور نظاممند بود. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمی، بر پایۀ مطالعات اسنادی برای ارزیابی مقالات استفاده شد. جامعۀ آماری پژوهش تمامی مقالات علمی - پژوهشی منتشرشده در نشریات داخلی با محوریت ورزش افراد دارای معلولیت (جسمی حرکتی، نابینا، ناشنوا و کمتوان ذهنی) ایران بود. در این پژوهش، مقالات انجامگرفته در حوزة مدیریت ورزشی، روانشناسی ورزشی، جامعهشناسی ورزشی، حقوق ورزشی و رسانۀ ورزشی با محوریت ورزش افراد دارای معلولیت بود. در جستوجوی اولیه بیش از 120 مقاله یافت شد که پس از جداسازی رکوردهای تکراری، مقالات نامرتبط، مقالات موجود در نشریات نامعتبر و همچنین مقالات بدون متن کامل، 85 مقاله وارد فرایند پژوهش شد. بازة زمانی مقالات از ابتدای سال 1393 تا اواسط سال 1403 بود. بهمنظور شناسایی و ایجاد بانک مقالات در حوزة ورزش افراد دارای معلولیت، جستوجوی الکترونیکی در پایگاههای اطلاعاتی فارسیزبان انجام شد. این پایگاهها عبارت بودند از: پایگاه اطلاعات نشریات کشور، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نور، پرتال جامع علوم انسانی و گوگل اسکولار. معیار دیگر برای انتخاب مقالات برای ورود به پژوهش امکان دسترسی به متن کامل مقالات بود.یافتههابر اساس بررسیهای انجامگرفته 85 مقالۀ علمی پژوهشی وارد فرایند پژوهش شدند. جدول 1 تحقیقات انجامگرفته بر اساس گرایشها و زیرشاخهها برای ورزش افراد دارای معلولیت را نشان میدهد.با توجه به تنوع و انواع مختلف معلولیت، پژوهشهای انجامشده بر اساس نوع معلولیت نیز طبقهبندی شدند که این طبقهبندی به شرح جدول 2 است.جدول 1. تحقیقات انجامشده بر اساس گرایشها و زیرشاخهها برای ورزش افراد دارای معلولیتردیفگرایش و زیرشاخههاتعداد مقالات انجامگرفتهمیزان درصد از کل1مدیریت ورزشی46 مقاله11/542جامعهشناسی ورزشی13 مقاله30/153روانشناسی ورزشی11 مقاله94/124حقوق ورزشی5 مقاله89/55رسانههای ورزشی2 مقاله35/26آمیخته8 مقاله41/9جدول 2. تحقیقات انجامگرفته بر اساس نوع معلولیتردیفنوع معلولیتتعداد مقالات انجامشدهمیزان درصد از کل1جسمی و حرکتی2170/242نابینا589/53ناشنوا589/54کمتوان ذهنی470/45سایر موارد5082/58بحث و نتیجهگیریهدف از پژوهش حاضر مرور نظاممند مقالات منتشرشده در نشریههای علمی - پژوهشی داخلی کشور در زمینة ورزش افراد دارای معلولیت از سال 1393تا 1403بود. نتایج این پژوهش به شرح جداول 1 و 2 بود. در تصویب قوانین و مقررات و در مقام اجرا نیز میزان توجه به افراد دارای معلولیت یکسان نیست و همانگونهکه در پژوهشهای انجامگرفته مشاهده شد، در عمل نیز به افراد دارای معلولیت جسمی حرکتی بیش از سایر معلولیتها توجه میشود. برای مثال در بند 8 از بخش الف مادۀ 4 قانون اهداف، وظایف و اختیارات وزارت ورزش و جوانان، مناسبسازی اماکن و فضاهای ورزشی جهت بهرهبرداری و حضور، بانوان، خانوادهها و معلولان جسمی حرکتی، جزء وظایف این وزارتخانه در حوزة ورزش بیان شده است. این در حالی است که معلولیت انواع مختلفی دارد و هر کدام از آنها نیازها و شرایط خاصی دارند و مناسبسازی که برای معلولان جسمی و حرکتی انجام میشود، به این معنا نیست که برای سایر گروههای معلولان نیز مناسب باشد. علاوه بر این با وجود قوانین و مقررات متعدد در حوزة ورزش افراد دارای معلولیت، در عمل و در مقام اجرا، این قوانین و مقررات چندان اجرایی نشدهاند و با اینکه بیش از 16 درصد جمعیت در جهان را افراد دارای معلولیت تشکیل میدهند و این آمار در کشورهای توسعهنیافته و در حال توسعه بیشتر است، اما مقدار امکانات و تسهیلات ورزشی که در اختیار این افراد قرار دارد و با توجه به شرایط خاص آنها مناسبسازی شده است، بسیار محدود و متناسب با درصد جمعیتی آنها نیست. بنابراین ضرورت دارد که نهتنها در امر پژوهش، بلکه در زمینۀ قانونگذاری، تعیین سیاستها و خطمشیها، ضمانت اجراهای لازم در نظر گرفته شود. همچنین در مقام اجرای قوانین و مقررات با رویکرد عدالت توزیعی و رویهای، توجه یکسانی به افراد دارای معلولیت شود که این امر با اصول بنیادین حقوق بشری همراستاست. در انجام تحقیقات در حوزة مدیریت ورزش افراد دارای معلولیت نیز، تمام طیفهای معلولیت مورد توجه و مطالعه قرار گیرند و مطالعات صرفاً محدود به گروه خاصی از افراد دارای معلولیت نباشد. از محدودیتهای پژوهش حاضر نیز میتوان به دسترسی نداشتن به متن کامل برخی از مقالات علمی پژوهشی انجامگرفته و عدم بررسی سایر مطالعات از جمله کتابها و مقالات خارجی اشاره کرد.
احسان وفائی نوقابی؛ حمیدرضا طاهری تربتی؛ وحید جاهدی؛ مرصاد خداشناس
دوره 1، شماره 1 ، مهر 1404، صفحه 189-205
چکیده
زمینه و هدف
یادگیری مهارتهای حرکتی هم طی تمرین و هم در دورۀ بیتمرینی بین جلسات تمرین رخ میدهد. در برابر یادگیری که در حین تمرین و اکتساب رخ میدهد که بهعنوان یادگیری آنلاین در نظر گرفته میشود، از نوع دیگر یادگیری که در بین جلسات تمرینی رخ میدهد، بهعنوان یادگیری آفلاین یاد میشود. یادگیری آفلاین که بهمنزلۀ تحکیم حافظه ...
بیشتر
زمینه و هدف
یادگیری مهارتهای حرکتی هم طی تمرین و هم در دورۀ بیتمرینی بین جلسات تمرین رخ میدهد. در برابر یادگیری که در حین تمرین و اکتساب رخ میدهد که بهعنوان یادگیری آنلاین در نظر گرفته میشود، از نوع دیگر یادگیری که در بین جلسات تمرینی رخ میدهد، بهعنوان یادگیری آفلاین یاد میشود. یادگیری آفلاین که بهمنزلۀ تحکیم حافظه نیز شناخته میشود، میتواند به افزایش مقاومت در برابر تداخل، تثبیت یا حتی بهبود عملکرد منجر شود. بهنظر میرسد که تحکیم حافظه میتواند در حالتهای مختلف هوشیاری مانند بیداری یا خواب رخ دهد. سؤال مهمی که در خصوص تحکیم حافظه حرکتی مطرح میشود این است که آیا خواب سبب تحکیم حافظۀ حرکتی میشود یا
خیر؟ با وجود پژوهشهای متعدد صورتگرفته و همچنین فرضیههای مختلف مطرحشده در خصوص نقش خواب در تحکیم حافظه، اینکه خواب لازمۀ فرایند تحکیم حافظۀ حرکتی است یا خیر، هنوز مورد بحث است. بنابراین به این پرسش، شاید فقط با در نظر گرفتن یک طبقهبندی مناسب بتوان پاسخ داد. از آنجایی که رمزگذاری حافظۀ حرکتی میتواند هم بهصورت ضمنی و هم آشکار رخ دهد، شاید شرایط رمزگذاری طبقهبندی کلی مناسبی برای پاسخ به این پرسش باشد؛ اما باید در نظر داشت که در این طبقهبندی کلی جنبههای دیگر بهویژه شرایط ویژۀ تکلیف را نیز باید بررسی کرد.
در این مقالۀ مروری نقش خواب در تحکیم حافظۀ حرکتی تکالیف آشکار و ضمنی بررسی شده است. در واقع سؤال این مقالۀ مروری این است آیا طبقهبندی کردن تکالیف بر اساس شرایط رمزگذاری به دو نوع آشکار و ضمنی، میتواند به تعیین نقش خواب در تحکیم حافظۀ حرکتی کمک کند یا خیر؟
روش پژوهش
در این تحقیق مروری روایتی، برای جستوجوی مقالات علمی از پایگاههای دادۀ"google scholar"، "Pubmed"، "Science Direct" و "Web of Science" استفاده شد. کلیدواژههای مدنظر تحکیم، تکلیف آشکار، تکلیف ضمنی، یادگیری آشکار، یادگیری ضمنی و خواب بودند. راهبرد خاص جستوجو در پایگاههای داده به این صورت بود:
(((Consolidation) OR (memory consolidation) OR (motor memory consolidation)) AND ((implicit learning) OR (explicit learning) OR (implicit task) OR (explicit task)) AND (sleep))
معیارهای ورود و انتخاب مورد استفاده در این مقالۀ مروری بر اساس عوامل روششناختی و بالینی مانند معیارهای جمعیت مورد بررسی و نوع مداخلۀ استفادهشده در مقاله بود. با این روش با بررسی عناوین مقالات 120 مقاله استخراج شد. پس از مطالعۀ چکیدۀ این مقالات، با توجه به معیارهای خروج از تحقیق که شامل موضوعات خارج از بحث بود، 42 مقاله انتخاب شد. پس از مطالعۀ متن این مقالات در نهایت 25 مقالۀ مرتبط
با موضوع برگزیده و در این مقالۀ مروری از آنها استفاده شد.
یافتهها
در این مقالۀ مروری با تفکیک تکالیف بر اساس شیوۀ رمزگذاری در حافظه به دو نوع آشکار و ضمنی، به بررسی نقش خواب در تحکیم حافظۀ حرکتی پرداخته شد. بدین منظور از 25 مقالۀ برگزیده استفاده شد. بهصورت کلی نتایج نشان داد که نقش خواب در تحکیم تکالیف آشکار به عوامل مختلفی بستگی دارد. میزان پیچیدگی تکلیف، مجرد یا مداوم بودن تکلیف، ظریف یا درشت بودن عضلات درگیر در تکلیف و نوع بازنمایی حافظهای تکالیف از جملۀ این عوامل هستند. این عوامل باید هنگام بررسی نقش خواب در تحکیم حافظۀ حرکتی در نظر گرفته شوند. بنابراین شرایط رمزگذاری آشکار، نمیتواند بهتنهایی تعیینکنندۀ نقش خواب در تحکیم حافظۀ حرکتی باشد. در خصوص تکالیف ضمنی نیز بهصورت کلی و با در نظر گرفتن بیشتر شواهد بهنظر میرسد که شرایط رمزگذاری ضمنی سبب میشود که تحکیم حافظۀ حرکتی در تکالیف ضمنی وابسته به گذر زمان باشد. با اینکه نتیجۀ برخی پژوهشها با این یافتۀ کلی مغایر بود، اما باید توجه داشت که در این پژوهشها در شیوۀ رمزگذاری تکلیف یعنی ضمنی بودن رمزگذاری تردید وجود داشت، که بررسیهای بعدی یافتههای آنها را نقض کرد و نشان داد که در پژوهشهای یادشده شیوۀ رمزگذاری از نوع آشکار بوده است. بنابراین تحکیم تکالیف حرکتی ضمنی بدون نیاز به وجود خواب را بهعنوان یافتۀ کلی در تکالیف ضمنی میتوان پذیرفت. در نتیجه شرایط رمزگذاری آشکار و ضمنی (آگاهی از تکلیف) بر تعیین نقش خواب در تحکیم حافظۀ حرکتی نقش کلیدی دارد.
بحث و نتیجهگیری
در این مقالۀ مروری در پی پاسخ به این پرسش بودیم که آیا خواب در تحکیم حافظۀ حرکتی نقش دارد یا خیر؟ بدین منظور تکالیف بر اساس شرایط رمزگذاری به دو نوع ضمنی و آشکار طبقهبندی شدند. یافتهها نشان داد که طبقهبندی کردن تکالیف به دو دستۀ
آشکار و ضمنی برای بررسی نقش خواب در تحکیم حافظۀ حرکتی برای تکالیف ضمنی مناسب و برای تکالیف آشکار نامناسب است. این مقاله میتواند بهعنوان مرجع مفیدی برای تحقیقات آینده در زمینۀ تحکیم حافظۀ حرکتی و تأثیرات خواب در نظر گرفته شود و زمینهساز پژوهشهای بیشتری در این حوزه باشد و به مشخص کردن نیازهای پس از تمرین تکالیف آشکار و ضمنی کمک کند. در این مقالۀ مروری نقش مراحل مختلف خواب، مؤلفههای هیجانی و تفاوتهای فردی بررسی نشد. با توجه به گستردگی دادهها در هریک از این موضوعات، هر کدام از این موارد میتواند فرصتی برای پژوهش باشد.
حسن دانشمندی؛ مقداد تیموری
دوره 1، شماره 1 ، مهر 1404، صفحه 206-233
چکیده
زمینه و هدفمطالعة استعدادیابی حوزة پیچیدهای است و متغیرهای زیادی بر اجرای ورزشی تأثیرگذار است. این پیچیدگی در ورزشهای پارالمپیک در مقایسه با المپیک بهعلت تأثیرات منحصربهفرد اختلالات و قوانین و مقررات کلاسبندی بیشتر است. از آنجایی که بیان شده است هزینة مورد نیاز جهت کسب یک مدال طلا در المپیک حدود 37 میلیون دلار است (1)، و با ...
بیشتر
زمینه و هدفمطالعة استعدادیابی حوزة پیچیدهای است و متغیرهای زیادی بر اجرای ورزشی تأثیرگذار است. این پیچیدگی در ورزشهای پارالمپیک در مقایسه با المپیک بهعلت تأثیرات منحصربهفرد اختلالات و قوانین و مقررات کلاسبندی بیشتر است. از آنجایی که بیان شده است هزینة مورد نیاز جهت کسب یک مدال طلا در المپیک حدود 37 میلیون دلار است (1)، و با توجه به اینکه منابع در ورزش پارالمپیک در مقایسه با المپیک بسیار محدودتر است، چنانچه استعدادیابی بهدرستی رخ دهد میتواند اشتباهات را کاهش و تأثیرگذاری منابع را افزایش دهد و از ناکام ماندن بسیاری از ورزشکاران شناساییشده جلوگیری کند. اگر امکان آن وجود داشته باشد تا این نوع خطا در سیستم استعدادیابی حذف شود، به بدنة ورزش این فرصت را میدهد تا با تمرکز بر هزینههای اقتصادی و انتخاب جامعة ورزشکاران کمتر، متعاقباً تمرکز بیشتری بر مربیان و منابع دیگر در جهت جستوجو برای اجرای نخبگی داشته باشند. بهدلیل اهمیت موضوع، هدف از این تحقیق، بازبینی چالشها، مدلها و روشهای استعدادیابی ورزشکاران پارالمپیکی است.روش پژوهشدسترسی به مقالات با استفاده از بانکهای اطلاعاتی و موتورهای جستوجو مانند Google Scholar، PubMed، Science Direct و Elsevier با کلیدواژههای Talent , Identification, Development, Paralympic, Model, Pathway و کلیدواژههای فارسی استعدادیابی، رشد و توسعه، ورزشهای پارالمپیک، در سایتهای پایگاه مجلات کشور (MAGIRAN)، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)و پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) صورت گرفت. بازة زمانی مقالات مورد استفاده از سال 1990 تا سال 2024 میلادی بود. روش انتخاب مقالات در شکل 1 مشخص شده است. در این تحقیق 18 منبع لاتین و دو منبع فارسی بررسی شد. با توجه به اینکه هدف این مقالة مروری بررسی تئوری، مدلها، مسیرها و خطمشی ورزشهای پارالمپیکی بود، از مقالاتی که به ارزیابی فاکتورهای مختلف استعدادیابی در رشتههای ورزشی پارالمپیکی پرداخته بودند، صرفنظر شد و تنها از تحقیقاتی که بهصورت نظری و پایه به تعیین این خطمشی پرداخته بودند، استفاده شد.یافتههاپس از بررسی و مطالعة مقالات متعدد، نتایج تحقیق در دو قسمت مدلهای استعدادیابی و مسیرهای استعدادیابی ورزشهای پارالمپیکی طبقهبندی شد.مدلهای استعدادیابی ورزشهای پارالمپیکساختار طراحی و آنالیز اصولی Institutional Analysis and Design (IAD) framework استروم (سالهای 2005 و 2011) چارچوب صریح و روشنی را برای مطالعه و بررسی فرایند انتخاب ورزشکاران پارالمپیکی فراهم ساخته و پیچیدگی تصمیمات در خصوص انتخاب ورزشکاران پارالمپیکی را طبقهبندی میکند. آنچه مشخص است اطلاعات کمی در زمینة مدلهای استعدادیابی ورزشهای پارالمپیکی وجود دارد و نمیتوان ادعا کرد که چارچوب و ساختاری بتواند بهطور کامل و دقیق تمامی موارد و پیچیدگی این حوزه را برطرف کند (2، 3).روشها و مسیرهای استعدادیابی ورزشهای پارالمپیکیپانکوویاک[1] (2020) و پاتاتاس[2] (2019) بیان کردند که مسیر ورزشکاران پارالمپیک یک مسیر توسعة چندبعدی با شاخصهای درونفردی، بینفردی، سازمانی و تشکیلاتی و عوامل فرهنگی-اجتماعی است که بر رشد ورزشکاران از دوران غیرحرفهای تا نخبگی تأثیرگذار است (4، 5). چگونگی ورود افراد به این سیستم و طی کردن مسیر پیشرفت و رسیدن به نخبگی در ورزشکاران پارالمپیکی، با توجه به مسیرهای ورود این افراد به ورزشها، تنوع سنی زیاد ورزشکاران با اختلالات متنوع، و ارتباط سیستم کلاسبندی ورزشکاران و قوانین موجود با آن در رشتههای متعدد متفاوت است و تعیین مسیری مشخص در استعدادیابی ورزشکاران پارالمپیکی، اقدامی بسیار سخت و دشوار است. از جمله موارد چالشبرانگیز مسیر استعدادیابی ارتباط آن با کلاسبندی و مجوز حضور هر ورزشکار در میادین و مسابقات ملی و بینالمللی است. فاکتورهای مربوط به ورزشکاران پارالمپیکی همچون نوع اختلال، میزان داشتن اختلال اولیه یا ثانویه، کلاسبندی میتواند معرف سطح پیچیدگی و تأثیرگذاری در زمینة استعدادیابی باشد (6). در کانادا کمیتة پارالمپیک این کشور در ادامة مسیر کمیتة ملی المپیک آن اقدام به شروع طرح ابتکاری، با عنوان برنامة «جستوجوی پارالیمپین»[3] برای سه تا چهار بار در سال و در سرتاسر کانادا با هدف افزایش آگاهی، جذب ورزشکاران نوآموز، استعدادیابی و فراهم کردن شرایط تجربة انتقال استعداد به تیمهای ملی پارالمپیک کرده است (7).بحث و نتیجهگیریاگرچه چارچوب و ساختاری که بتوان بهطور کامل و دقیق پیچیدگی استعدادیابی ورزشهای پارالمپیک را برطرف کند وجود ندارد، ولی بهنظر میرسد شکل تغییریافتة مدلهای استعدادیابی ورزشکاران المپیکی با توجه به ملاحظات خاص ورزشکاران پارالمپیکی همچون اختلالات و ناتوانیها در حال حاضر میتواند بهکار رود. از آنجایی که پتانسیل نخبگی و قهرمانپروری در این ورزشها ذاتاً چندبعدی است، بنابراین استعدادیاب نیاز دارد تا بهطور آشکار این ابعاد و وزن و سنگینی هر بعد را در زمان انتخاب فرد نخبه ارزیابی کرده و در کنار آنالیز قوانین و مقررات، ویژگیهای ورزشکاران و شرایط محیطی بتواند بهطور بهینه راهبرد انتخاب بهتری را مشخص کند. عوامل مرتبط با اختلالات بهعنوان یکی از عوامل اصلی استعدادیابی ورزشهای پارالمپیک مطرح است و وجود تشکیلات و ساختاری مناسب برای فرایند کلاسبندی در ابتدای مراحل استعدادیابی بهمنظور جلوگیری از آسیبهای احتمالی و هزینهکرد مسیر قهرمانی در هر کشور ضروری و مهم است. چنانچه بخواهد مسیر قهرمانپروری و نخبگی در ورزشهای پارالمپیکی با مسیر ورزشهای المپیکی همگرا و هممسیر شود، بهنظر میرسد فراهم کردن امکانات سختافزاری (همچون تجهیزات و امکانات ورزشی) و نرمافزاری (همچون مربیان آموزشدیده) برای مدارس و باشگاهها بهمنظور افزایش مشارکت و ورود زودتر این افراد به حوزة مشارکت ورزشی ضروری و لازم باشد.
نرگس برادران قاسمی؛ سیده صبا محمدی خاص؛ شهناز بمبئی چی
دوره 1، شماره 1 ، مهر 1404، صفحه 234-252
چکیده
زمینه و هدف
ویتامین B12 یکی از ویتامینهای ضروری برای حفظ سلامت عمومی و عملکرد بهینه بدن است. این ویتامین نقش حیاتی در سوختوساز انرژی، تولید گلبولهای قرمز و عملکرد سیستم عصبی ایفا میکند. با توجه به اهمیت بالای عملکرد هوازی در ورزشکاران، بررسی تأثیر مصرف مکمل B12 بر این عملکرد، موضوعی مهم و شایان توجه است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیرات ...
بیشتر
زمینه و هدف
ویتامین B12 یکی از ویتامینهای ضروری برای حفظ سلامت عمومی و عملکرد بهینه بدن است. این ویتامین نقش حیاتی در سوختوساز انرژی، تولید گلبولهای قرمز و عملکرد سیستم عصبی ایفا میکند. با توجه به اهمیت بالای عملکرد هوازی در ورزشکاران، بررسی تأثیر مصرف مکمل B12 بر این عملکرد، موضوعی مهم و شایان توجه است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیرات مصرف مکمل ویتامین B12 بر بهبود عملکرد هوازی ورزشکاران و شناسایی سازوکارهای احتمالی آن است.
تحقیقات نشان دادهاند که کمبود ویتامین B12 میتواند به کاهش توانایی هوازی و افزایش خستگی در ورزشکاران منجر شود. از اینرو، بررسی تأثیرات مثبت یا منفی مصرف مکمل B12 میتواند به بهبود عملکرد ورزشی و کیفیت زندگی ورزشکاران کمک کند. این پژوهش در پی شناسایی ارتباط بین مصرف مکمل B12 و بهبود عملکرد هوازی،
از جمله ظرفیت اکسیژن مصرفی (VO2 max)، توانایی استقامتی و زمان بازیابی است.
نتایج این تحقیق میتواند به مربیان و ورزشکاران در برنامهریزی تغذیهای و انتخاب مکملهای مناسب کمک کند و زمینهساز تحقیقات بیشتر در این حوزه شود. با توجه به افزایش روزافزون استفاده از مکملها در دنیای ورزش، این تحقیق میتواند بهعنوان منبع معتبری برای تصمیمگیریهای علمی و عملی در زمینۀ تغذیۀ ورزشی استفاده شود.
روش پژوهش
برای نگارش مقاله از رویکرد نظاممند و جامع استفاده شد. این روش شامل مراحل مختلفی است که به جمعآوری، تحلیل و تفسیر دادههای موجود در زمینۀ تأثیر ویتامین B12 بر عملکرد ورزشی میپردازد. در ابتدا، بررسی دقیق از ادبیات موجود انجام میشود تا مقالات مرتبط با موضوع شناسایی شوند. این مرحله شامل جستوجو در پایگاههای دادۀ معتبر مانند PubMed، Scopus و Google Scholar است. کلیدواژههای مرتبط شامل ویتامین B12، عملکرد هوازی، مکملهای غذایی و ورزشکاران بهکار گرفته میشود.
پس از شناسایی مقالات اولیه، معیارهای ورود و خروج برای انتخاب مطالعات تعیین میشود. مطالعاتی که تأثیر ویتامین B12 بر عملکرد هوازی ورزشکاران را بررسی کرده و طی ده سال اخیر منتشر شدهاند، در نظر گرفته میشوند. همچنین مقالاتی که شامل تجزیهوتحلیلهای بالینی، تجربی یا متاآنالیزها هستند، بهعنوان منابع معتبر انتخاب خواهند شد. افزون بر این مقالاتی که به بررسی عوارض جانبی یا خطرهای احتمالی مصرف مکمل ویتامین B12 پرداختهاند نیز شامل میشوند تا دیدگاه جامعی ارائه شود. در مرحلۀ بعد، اطلاعات استخراجشده از مقالات منتخب بهدقت تجزیهوتحلیل میشود. این اطلاعات شامل نوع مطالعه (تجربی، مشاهدهای، مرور نظاممند)، تعداد شرکتکنندگان، دوز و مدت زمان مصرف مکمل ویتامین B12 و نتایج اصلی در مورد عملکرد هوازی است.
جدول 1. معیار ورود و خروج در پژوهش
معیار ورود
معیار خروج
نوع مطالعه
مقالات پژوهشی (مطالعات بالینی، مطالعات مشاهدهای، و مرورهای نظاممند) که به بررسی تأثیر مکمل B12 بر عملکرد هوازی پرداختهاند.
مقالات نظری، مروری غیرنظاممند، یا مقالاتی که به تأثیر مکملهای دیگر بر عملکرد هوازی میپردازند.
جمعیت مورد بررسی
• ورزشکاران حرفهای یا غیرحرفهای (از هر دو جنس)
• افراد بالغ (18 سال به بالا)
افرادی که به بیماریهای مزمن مبتلا هستند (مانند دیابت، بیماریهای قلبی، یا اختلالات غددی).
مداخله
استفاده از مکمل ویتامین B12 به هر شکلی
(قرص، کپسول، تزریق)
افرادی که مکملهای دیگری را همزمان با B12 مصرف میکنند. مطالعاتی که دوز مشخصی از مکمل B12 را ذکر نکردهاند.
مطالعاتی که مدت زمان مداخله کمتر از چهار هفته باشد.
نتایج
اندازهگیری عملکرد هوازی (مانند VO2 max، زمان دویدن، ظرفیت تحمل فعالیت، یا سایر شاخصهای مرتبط).
عدم اندازهگیری شاخصهای عملکرد هوازی.
زبان
مقالات منتشرشده به زبان فارسی یا انگلیسی
مقالات منتشرشده به زبانهای دیگر غیر از فارسی یا انگلیسی.
دورۀ زمانی
مقالات منتشرشده در 10 سال گذشته
(برای مثال از 2013 به بعد).
مقالات منتشرشده قبل از 2013.
یافتهها
عملکردهای ویتامین B12 بسیار متنوع است. یکی از اصلیترین وظایف آن کمک به سوختوساز اسیدهای چرب و تولید انرژی است. این ویتامین همچنین در تبدیل مواد مغذی به انرژی مؤثر است و بهعنوان یک کوفاکتور در واکنشهای بیوشیمیایی مختلف عمل میکند. علاوه بر این، B12 در فرایندهای مربوط به تولید و نگهداری میلین، که پوشش محافظتی عصبهاست، نقش دارد و به همین دلیل کمبود آن میتواند به مشکلات عصبی جدی منجر شود. کمبود این ویتامین ممکن است عواقب جدی برای سلامت داشته باشد که از جمله میتوان به خستگی، ضعف، مشکلات حافظه، اختلالات خلقی و حتی آنمی مگالوبلاستیک اشاره کرد. بنابراین، آگاهی از منابع غذایی حاوی B12 و نیاز روزانه
به این ویتامین برای حفظ سلامت عمومی بسیار مهم است (2).
همچنین B12 نقش مهمی در سوختوساز پروتئینها دارد. برای ورزشکاران، پروتئینها منبع اصلی ساخت عضلات و ترمیم بافتها پس از تمرینات سخت هستند. با توجه به اینکه B12 در تبدیل پروتئینها به انرژی مؤثر است، تأمین این ویتامین میتواند به رشد عضلات و افزایش قدرت بدنی کمک کند. ویتامین B12 تأثیرات زیادی بر عملکرد هوازی دارد که اغلب از طریق افزایش سطح هموگلوبین و بهبود اکسیژنرسانی به بافتها صورت میگیرد. با افزایش سطح هموگلوبین، توانایی بدن برای استفاده از اکسیژن در حین فعالیتهای ورزشی افزایش مییابد (4).
از طرف دیگر، برخی پژوهشها نشان دادهاند که مصرف بیشازحد ویتامین B12 ممکن است عوارض جانبی داشته باشد. در تحقیقی، مصرف دوزهای بالا از این مکمل به بروز علائم ناخوشایند مانند سردرد و اضطراب در برخی ورزشکاران منجر شد (14). بنابراین، نیاز به رعایت دوز مناسب و مشاوره با متخصصان تغذیه قبل از شروع مصرف مکمل وجود دارد.
برخی محققان همچنین به تأثیرات مثبت ویتامین B12 بر سیستم ایمنی ورزشکاران اشاره کردهاند. این ویتامین میتواند به تقویت سیستم ایمنی کمک کند و احتمال بروز عفونتها را در ورزشکاران کاهش دهد (15،16).
بحث و نتیجهگیری
مکمل ویتامین B12 بهعنوان یک عامل مهم در بهبود عملکرد هوازی ورزشکاران شناخته میشود. نتایج تحقیقات نشان میدهد که این ویتامین بهعنوان عاملی حیاتی در سوختوساز انرژی عمل میکند و میتواند به تولید گلبولهای قرمز خون کمک کند. این ویژگی بهویژه برای ورزشکاران استقامتی که به اکسیژن بیشتری نیاز دارند، حائز اهمیت است.
علاوه بر تأثیرات مثبت بر عملکرد هوازی، مصرف این مکمل میتواند به کاهش خستگی در طول تمرینات طولانیمدت کمک کند، از اینرو کمبود ویتامین B12 میتواند به بروز مشکلات جدی در عملکرد ورزشی منجر شود. ورزشکارانی که دچار کمبود این ویتامین هستند، ممکن است با عوارضی مانند آنمی، خستگی مزمن و کاهش توانایی بدنی مواجه شوند و سطوح پایین ویتامین B12 با افزایش خطر افسردگی و اضطراب مرتبط است.